دهمین گفتگوی بهرام رحمانی با محمود صالحی

نگاهی به روز جهانی کارگر در جهان و ایران

 

روز کارگر، روز همبستگی جهانی کارگران بر علیه سیستم سرمایه داری و دولت های سرمایه داری و روز مبارزه در جهت لغو کار مزدی و استثمار انسان از انسان است! روز جهانی کارگر، هر سال در صدها کشور جهان و هزاران شهر بزرگ و کوچک برگزار می شود. این روز در برخی کشورها تعطیل رسمی است و در برخی کشورها نیست. هم چنین مراسم های این روز، در برخی کشورها ممنوع و در برخی کشورها آزاد است.

 

روز پنج شنبه، اول ماه مه 2014 برابر با ۱۱ اردیبهشت 1393، تظاهرکنندگان که به منظور برگزاری مراسم روز کارگر از نقاط مختلف شهر به سوی میدان تقسیم، میدان اصلی شهر استانبول، در حرکت بودند با تهاجم ماموران مواجه شدند.

روز چهارشنبه، دولت ترکیه اعلام کرده بود که به دلیل نگرانی‌های امنیتی، اجازه تجمع روز اول ماه مه در میدان تقسیم را نمی ‌دهد و برای این مراسم نقطه دیگری در حومه استانبول را در نظر گرفته است. اما اتحادیه های کارگری و سوسیالیست ها و کمونیست ها با رد کردن تصمیم دولت، گفتند که مصمم هستند مطابق معمول، تجمع روز کارگر را در همین میدان جشن بگیرند.

در تابستان سال گذشته، میدان تقسیم استانبول مرکز اصلی تظاهرات گسترده علیه دولت رجب طیب اردوغان، نخست وزیر اسلام گرای ترکیه بود که تلفاتی هم برجای گذاشت.

به گزارش خبرگزاری‌های بین‌المللی، از بامداد روز پنج شنبه، راه پیمایی به سوی میدان تقسیم آغاز شد در حالی که پلیس ضد شورش و ماموران امنیتی لباس شخصی در مسیرهای منتهی به این میدان مستقر شده بودند.

رجب طیب اردوغان، هفته گذشته در سخنانی در یک نشست حزبی، مخالفان را به تلاش برای تفرقه افکنی در میان مردم متهم کرد و در اشاره به تظاهرات اعتراضی در میدان تقسیم، خطاب به آنان گفت: «به تقسیم امید نبندید.»

در آنکارا نیز کارگران در راه پیمایی اول مه، حملات پلیس را خنثی کردند. دولت برای مقابله با تظاهر کنندگان اول مه، 40 هزار پلیس را بسیج کرده بود. در درگیری ها دست کم 100 نفر مجروح و حدود 200 نفر دستگیر شدند.

 

در اروپا و به ویژه در کشورهای یونان، اسپانیا و ایتالیا صدها هزار تظاهرکننده خشمگین خواستار توقف ریاضت اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، مبارزه با رشد فاشیسم و تامین امنیت شغلی خود شدند.

 

میشائیل زومر یشائیل زومر، رییس سندیکای سراسری آلمان (د گ ب) در سخنرانی خود به مناسبت اول ماه مه، خواستار تعیین حداقل دستمزد در همه عرصه ‌های کار شد و گفت سندیکای سراسری آلمان هیچ استثنایی را، آن گونه که دولت ائتلافی اعلام کرده، نمی ‌پذیرد.

زومر که در شهر برمن آلمان در مقابل هزاران نفری که در تظاهرات اول ماه مه شرکت کرده بودند سخنرانی می‌ کرد، گفت دستمزد هر ساعت کار در هر گوشه آلمان نباید زیر 5/8  یورو باشد.

سندیکای سراسری آلمان (د گ ب) اعلام کرد که در ۵۰۰ تظاهراتی که در این روز در آلمان برگزار شد، حدود ۴۰۰ هزار نفر شرکت کردند. شعار سندیکا در این روز «کار خوب در اروپای اجتماعی» بود.

 

در پی فراخوان ٣ سندیکای ث.ژ.ت، سولیدر، اف.اس.یو و همراهی اف.او ده ها هزار کارگر در سراسر فرانسه راه پیمایی کردند. تظاهرکنندگان خواستار افزایش دستمزد، مستمری بازنشستگان، بهبود وضعیت کارگران بیکار شده، بهبود شرایط کاری و تامین اجتماعی واقعی شدند. تظاهرکنندگان حزب سوسیالیست حاکم و رییس جمهور آن را به خیانت به طبقه کارگر متهم کرده و آن را یک حزب بورژوایی نامیدند.

 

در روسیه، حدود 2 میلیون نفر در شهرهای گوناگون و از جمله در مسکو به میادین مرکزی و بزرگ آمدند تا روز جهانی کارگر را گرامی بدارند. کارگران و کمونیست ها علیه حاکمیت فساد دولتی روسیه و باند بازی شعار می دادند.

از سوی دیگر، در این تظاهرات ها، شعارهای ناسیونالیستی در طرفداری از پوتین سر داده می شد. بعد از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه، موج تازه ای از احساسات «میهن پرستانه» این کشور را فرا گرفته است.

رییس فدراسیون اتحادیه های مستقل کارگری روسیه، ضمن سخنانی گفت که راه پیمایی روز جهانی کارگر در روسیه، روزی است که مخالفت با فاشیسم به نمایش گذاشته می شود.

 

در شهرهای شرقی اوکراین، خواسته ها و مطالبات کارگری تحت شعاع شعارهای ضد فاشیستی و ضد دولت موقت قرار گرفته بود. در مراکز استان های غربی اوکراین نیز کارگران دولت موقت را محکوم کردند.

ارتش اوکراین هم صبح روز جمعه دوم مه، از زمین و هوا به شهر اسلاویانسک حمله کرد. مخالفان دولت در پاسخ به این حمله، سه بالگرد ارتش اوکراین را سرنگون کردند. گزارش ها از کشته شدن دست کم  7 روس تبار و 2 نظامی اوکراینی حکایت داشت. در پی سقوط سه بالگرد ارتش اوکراین در «اسلاویانسک» حمله نظامیان به  این شهر متوقف شد.

هم چنین در تظاهرات جمعه شهر اُدسا، گروه نئونازی «رایت سکتور»، که اینک در قالب سازمانی به نام «گارد ملی» از سوی دولت موقت اوکراین «قانونی» شده، تظاهرات مخالفان دولت کی‌یف را مورد حمله قرار داد و ده‌ها نفر را کشت یا زخمی کرد.

به گزارش خبرگزاری ها، اعضای «رایت سکتور»، ساختمان اتحادیه‌های کارگری ادسا را، که محل تجمع مخالفان دولت اوکراین بود، محاصره کردند و به آتش کشیدند. در این جنایت، دست کم 43 نفر جان باختند و 174 تن نیز زخمی شدند. گزارش شده که در حین سوختن مردم فوق، اعضای «رایت سکتور» در بیرون ساختمان سرود می ‌خواندند.

 

در شهرهای مختلف سوئد ده هزار کارگر و نیروهای مدافع طبقه کارگر دست به راه پیمایی زدند و سخنرانان در سخنرانی های خود، سیاست های اقتصادی دولت راست سوئد را مورد نقد قرار دادند.

مراسم اول ماه در یونشوپینگ سوئد، با شرایط متفاوتی برگزار شد. دلیل این امر تظاهرات حزب دست راستی و نژادپرست Svenska partiet در این روز بود که پلیس مجوز انجام آن را صادرکرده بود. بنا بر برخی از خبرها در جریان تظاهرات یونشپینگ دو نفر زخمی و حدود بیست نفر بازداشت شدند.

پلیس از قبل اقدامات ویژه ای را  تدارک دیده بود تا بتواند از درگیری های احتمالی درآن روز پیش گیری کند. مردم زیادی در محل برگزاری این تظاهرات و راه پیمایی راسیست ها اجتماع کرده و از جمله با نشستن در سطح خیابان و بستن راه عبور آن ها مانع ادامه راه پیمایی آن ها شدند. این مخالفت به درگیری هایی نیز منجر شد.

 

در آمریکا امسال اتحادیه ها، جنبش اشغال و احزاب چپ برگزاری مراسم ها و راه پیمایی ها را فراخوان دادند. با این که در آمریکا اولین دوشنبه ماه سپتامبر به عنوان روز کارگر رسما تعطیل است و نه اول مه، اما با این حال هزاران نفر در شهرهای بزرگ نظیر نیویورک، لس آنجلس، سیاتل، دیترویت، ویسکانسین و نظایر آن ها علیه نابرابری، تبعیض نژادی، برای تامین عدالت اجتماعی و توقف دخالت های امپریالیستی دولت آمریکا در جهان و به ویژه در اوکراین، شعار دادند و خواستار برقراری صلح، تامین حقوق کارگران مهاجر، توقف مصادره خانه های مردم توسط بانک ها و حداقل دستمزد 15 دلار در ساعت شدند.

 

در هنگ کنگ، کارگران، از جمله کارگران مهاجر خواهان بهبود شرایط کار و افزایش حداقل دستمزد به ماهی 580 دلار شدند. آن ها با پلاکارد بزرگی به طرف ادارات حکومت مرکزی حرکت کردند که روی آن نوشته شده بود: «به برده داری پایان دهید.»

 

در جاکارتا، پایتخت اندونزی اندونزی، 100 هزار کارگر با راه پیمایی روز جهانی خود را گرامی داشتند. بخشی از خواست های کارگران عبارت بودند از: افزایش سی درصدی حداقل دستمزد، افزایش حقوق بازنشستگی، تهیه خانه های ارزان قیمت، آموزش رایگان تا اخذ دیپلم و تامین بیمه درمانی. دولت به خاطر ترس از تظاهر کنندگان 20 هزار پلیس را بسیج کرده بود.

 

در کوالالامپور، پایتخت مالزی، بیش از 25 هزار نفر در پایتخت مالزی دست به راه پیمایی زدند. آن ها، به بستن مالیات بر کالاها و خدمات و گران شدن مواد خوراکی معترض بودند.

 

در بنگلادش، معترضین در راه پیمایی های خود خواستار تامین ایمنی کامل در مراکز کار، دادن غرامت و خسارت به قربانیان فقدان وسایل ایمنی و تنبیه صاحب کارخانه پوشاکی گردیدند که در نتیجه سقوط ساختمان کارخانه 1100 کارگر جان باختند. آن ها خواهان افزایش دستمزد به نسبت تامین یک زندگی مناسب شدند.

 

در مانیل، پایتخت فیلیپین هزاران کارگر در اول مه پس از راه پیمایی در مرکز شهر در مقابل کاخ ریاست جمهوری تجمع کرده و پیکره رییس جمهور را به آتش کشیدند. آن ها خواستار بهبود شرایط کار، افزایش دستمزد، کاهش قیمت ها و توقف جایگزین کردن کارگران دائم با کارگران موقت شدند. تظاهرکنندگان رپیس جمهور را متهم کردند که قول خود برای مبارزه با فساد و اصلاحات در جهت بهبود شرایط مردم کم درآمد را زیر پا گذاشته است.

 

در آفریقای جنوبی، استقبال از مراسم دولتی حزب حاکم کاهش یافته و راه پیمایی های مستقل پر جمعیت تر از سال های گذشته بود.

 

روز جهانی کارگر امسال در ایران، متفاوت تر از سال های قبل بود. با وجود این که حکومت اسلامی، هزاران نیروی پلیس و مامورین امنیتی خود را در تهران و شهرستان ها برای جلوگیری از تجمع کارگران و محرومان جامعه به خیابان ها آورده بود. اما کارگران بدون دریافت مجوز و بدون ترس از تهدیدات و نمایش قدرت پلیسی و مانورهای امنیتی، در محل هایی که در نظر گرفته بودند تجمع کردند و روز جهانی خود را گرامی داشتند.

در تهران، تلاش کارگران شرکت واحد تهران و حومه برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ترمینال آزادی با حمله ماموران امنیتی روبرو شد. داود رضوی، یکی از اعضای این سندیکا که در تجمع حضور داشته، به رادیو دویچه‌وله، گفته است: «نیروهای امنیتی در حالی که آقای ابراهیم مددی جعبه شیرینی در دست داشت و به مردم تعارف می‌کرد به او حمله کردند، او را کتک زدند و شیرینی ‌ها را زیر پاهایشان له کردند. بعد هم او را سوار ون پلیس کردند و همراه دیگران بردند.»

ابراهیم مددی نایب رییس سندیکای شرکت واحد است و پیش از این نیز چندین بار سابقه بازداشت و زندان داشته است. رضوی گفت که ۲۲ نفر دیگر نیز دستگیر شدند.

در تهران، سندیکای کارگران فلزکار و مکانیک قصد داشتند تا مراسم روز جهانی خود را طی یک گلگشت گرامی بدارند که با حمله ماموران حکومتی روبرو شدند.

در کردستان، کارگران برای برگزاری مراسم های مستقل خویش با هزاران پلیس و پاسدار و مامور اطلاعاتی روبرو بودند. در سنندج، چند فعال کارگری از جانب اداره اطلاعات احضار شد. اما کارگران سنندج موفق شدند فقط به مدت 5 دقیقه در خیابان گلشن دست به راه پیمایی بزنند و شعار دهند. آن ها با بازکردن پلاکارد از حقوق و آزادی های اولیه خود دفاع کردند.

در شهر سقز، فعالین کارگری با حضور در میان مردم و در راه پیمایی های خود با پخش شیرینی از این روز تجلیل به عمل آوردند. در شهرهای بانه، مریوان، پاوه، فعالین کارگری و خانواده هایشان طی برگزاری گلگشت هایی روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. هم چنین شماری از کارگران مریوان، اورامان و پاوه در یک حرکت مشترک در نزدیکی شهر نودشه مراسمی را به مناسبت روز جهانی کارگر برگزار کردند.

 

در مراسم حکومتی، تعدادی حقوق بگیران را در سالنی گرد آوردند و حسن روحانی رییس جمهوری در سخن رانی خود همانند گذشته، وعده و وعیدهایی به کارگران داد. به گزارش خبرگزاری ایلنا، مراسم روز جهانی کارگر روز پنج شنبه 1 ماه مه 2014 در سالن 12 هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی برگزار شد.

حسن روحانی، مدعی می شد «تشکل یابی کارگران آزاد و بدون مشکل باشد»، در حالی که همان لحظه ماموران حکومت در خیابان ها با ضرب و شتم مشغول بازداشت فعالین کارگری در تهران و برخی شهرستان ها بودند که قصد برگزاری روز جهانی خود و طرح مطالبات شان از جمله حق تشکل و اعتصاب و راه پیمایی و آزادی بیان و اندیشه داشتند.

کارگرانی که در برابر وزارت کار گرد آمده بودند تا مشکلات خود و از جمله درخواست «تشکل آزاد کارگران» را به گوش برسانند، توسط نیروهای امنیتی سرکوب و عده ای از آن ها بازداشت شدند...

این وعده‌های رییس‌جمهور حکومت اسلامی ایران در شرایطی بیان می‌شوند که گرانی و تورم و بیکاری و فقر از یک سو و سوء استفاده مدیریت و رانت خواری و فساد و رشوه خواری، تهدید و زندان و سرکوب و شکنجه و اعدام از سوی دیگر، نفس اکثریت مردم ایران را بریده اند.

همان طور که، ‌پیش از این محمود صالحی، به رادیو فردا گفته بود: «یکی از خواسته های طبقه کارگر برای اول ماه مه برگزاری آزادانه مراسم روز جهانی کارگر است.»

وی، هم چنین با اشاره به قوانین حکومت اسلامی ایران در مورد برگزاری آزادانه تجمع، افزوده بود: «روز جهانی کارگر، روز جهانی کارگر است. روز جهانی مسئولان نیست. ما حق داریم خودمان سازمان دهی کنیم،‌به خیابان بیاییم و راه پیمایی کنیم اما جلوی این خواست کارگران گرفته می شود.»

به این ترتیب، روز جهانی کارگر روز کارگران و روز به محاکمه کشیدن سرمایه داران و دولت های سرمایه داری در خیابان هاست!

در روزهای اخیر گزارش هایی در مورد احضار فعالان کارگری در شهرهای مختلف ایران و هشدار به آنان در مورد مراسم بدون مجوز دولتی در روز جهانی کارگر انتشار یافته بود.

پیش از این بر اساس برخی گزارش ها،‌دستگاه های امنیتی و انتظامی برخی از فعالان کارگری را در تهران، سنندج، کامیاران و منطقه پارس جنوبی در روزهای اخیر احضار کرده و در مورد برگزاری مراسم بدون مجوز دولتی برای روز جهانی کارگر به آنان هشدار داده بودند.

***

 

بهرام رحمانی: آقای محمود صالحی گرامی، اگر اجازه بدهید اولین سئوالم را در رابطه با وقایعی که در روزهای منتهی به 11 اردیبهشت 1393، یعنی روز جهانی کارگر در جامعه مان روی داد، بپرسم.

مامورین امنیتی حکومتی به زندانیان سیاسی در زندان اوین حمله کردند و حدود 30 تن از زندانیان را مجروح ساختند و به بیمارستان انتقال دادند. تعداد اعدام ها را افزایش دادند. پس از این که حامل های سوختی را حدود 70 درصد افزایش دادند یک مانور بزرگ نیروهای بسیج در تهران برگزار شد. مامورین امنیتی حکومتی، یک روز قبل از روز جهانی کارگر به خانه های چندین فعال کارگری حمله کردند و آن ها را دستگیر نمودند. در شهرهای کردستان به خصوص سقز که شما هم در آن جا زندگی می کنید فعالین کارگری را تهدید کردند. از سوی دیگر، مقامات دولتی همواره تاکید داشتند که برای راه پیمایی روز کارگر به کارگران مجوز نخواهند داد.

شما چه رابطه ای بین این وقایع و برگزاری مراسم مستقل روز کارگر توسط تشکل های فعالین کارگری و کارگران می بینید؟

 

محمود صالحی: با درود به شما و همه خوانندگان.

این پرسش شما، در واقع چند سئوال در دل خود دارد که من به تفکیک به آن ها جواب می دهم. ابتدا عرض کنیم که نیروهای امنیتی و انتظامی یک ماه مانده به اول ماه مه روز جهانی کارگر، وضعیتی را به وجود آورند، تا به مسئولان بالاتر از خود بقبولانند که شرایط جامعه امنیتی است. با دستگیری فعالان سرشناس جنبش کارگری و احضار آنان به مراکز های امنیتی خواستند به فعالان کارگری و مسئولان خود بگویند که اگر طبقه کارگر جهت برگزاری مراسم های خود اقدام کند، یک عده از آن سوء استفاده می کنند و جامعه را به آشوب می کشند. بر اساس این ادعا، به فعالان کارگری و تشکل هایی که درخواست مجوز رسمی کرده بودند تذکر دادند که در صورت برگزاری هر گونه مراسم به مناسبت روز جهانی کارگر، بازداشت خواهند شد. نیروهای امنیتی، با این احضارها و تذکرات هم بسنده نکرده و تعدادی از کارگران را قبل از اول ماه مه دستگیر و روانه زندان کردند. یعنی بدون این که کارگر جرمی مرتکب شود، آنان را به اتهام این که قصد  داشته اند روز جهانی کارگر را برگزار و یا در مراسم شرکت کنند، آنان را بازداشت کردند. در واقع این برخوردهای فیزیکی در یک جامعه  انسانی، هیچ جایگاهی ندارد.

از سوی دیگر، حمله به بند 350 زندان اوین توسط نیروهای ویژه با نظارت مسئولان زندان صورت گرفته است. این چیزی نیست که تازگی داشته باشد. چون کسانی که در گذشته به زندان رفته اند به خوبی می دانند که این حمله ها، به بند زندانیان کار همیشگی آنان است. چون زیر نظر مسئولان زندان هر ماه تعداد زیادی نیروی انتظامی داخل زندان به بند زندانیان به بهانه بازدید وارد می شوند. زندانیان همیشه به این برخورد ماموران زندان اعتراض کرده اند و مرتبا زندانیان از طرف ماموران بازدید کننده مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. وقتی ماموران زندان به بند ها یورش می آورند مغول وار هر چه زیر دست شان باشد از بین می برند. یعنی تمام زندگی یک زندانی که سال ها در زندان بسر می برد، توسط نیروهای بازدید کننده از بین خواهد رفت. حال بگذار این را روشن کنم که اموال یک زندانی در زندان چیست؟ که مسئولان زندان هر چند روز یک بار به این اموال حمله می کنند و آن ها را از بین می برند. هر زندانی در زندان، یک تخت به اضافه یک تشک، چند تخته پتو و یا چند ورق کاغذ دارد. زندانی کاغذ را برای این که یاداشت های روزانه خود را در آن ثبت کند نگهداری می کند. ماموران زندان، از این چند ورق کاغذ هم می ترسند و به آن ها رحم نمی کنند. یعنی حمله به زندانیان سیاسی، به این معناست که از زندانیان زهر چشم بگیرند. اما حمله به بند 350 زندان اوین متفاوت بود، به گفته شاهدان، مسئولان زندان برای این حمله به بند زندانیان سیاسی، از قبل آن را طراحی کرده بودند و به اضافه نیروهای انتظامی داخل زندان از نیروی ویژه انتظامی و لباس شخصی نیز استفاده کردند. به همین دلیل، حمله به بند 350 زندان اوین یک طرح از پیش تعیین شده بود. بعد از حمله هم برای چند نفر از کارگران زندانی از جمله بهنام ابراهیم زاده پرونده اغتشاش در داخل زندان تشکیل دادند و یک ماه است که حتی اجازه تلفن و یا ملاقات با خانواده خود را به او نداده اند. این حمله ها زیر لوای بازدید تنها برای این است که پرونده جدید برای زندانیان سیاسی تشکیل دهند تا به این بهانه اذهان عمومی را قانع کنند که به دلیل این که زندانیان سیاسی در داخل زندان اغتشاش می کنند به آنان مثل زندانیان عادی مرخصی داده نمی شود.

ما زمانی که در زندان بودیم صدها بار به این برخورد غیرانسانی ماموران اعتراض کردیم. ولی کسی به اعتراض ما گوش نداد و حتی شخص من یک بار از این ماموران جنایت کار نزد دادستان رسما شکایت کردم و در آن شکایت نوشته بودم که ماموران در حین بازدید وسایل ما زندانیان را می دزدند و مثل غارتگران هر چیزی جلو دست شان باشد با خود می برند و یا آن را از بین می برند، اما...

از سوی دیگر، مانور نیروهای امنیتی را که هر چند مدت یک بار برگزار می کنند تا به مردم ایران چنگ و دندان نشان دهند که وضعیت امنیتی است، دست از پا خطا نکنید، در غیر این صورت برابر است با ...

در واقع باید عرض کنم که سرمایه کشور ما آن قدر زیاد است که اگر هزینه این مانورها را برای رفاه مردم اختصاص دهند، صدها بار وضعیت مردم ایران خوب تر خواهد شد.

در مورد افزایش نرخ حامل های نفتی هم باید عرض کنم که دستمزد ما کارگران در سال 93 را تنها 25 درصد افزایش دادند. خود دولت اعلام کرده به خاطر این که دستمزد کارگران را بیش تر از آن افزایش نمی دهیم، چون تورم بالا خواهد رفت. اما سئوال ما کارگران و مزدبگیران از دولت این است پس چطور شد که وقتی حامل های نفتی را 70 درصد افزایش دادید به فکر افزایش تورم نبودید؟ مگر ما مزدبگیران از حامل های سوختی استفاده نمی کنیم!؟

اگر امروز حامل های سوختی را افزایش 70 درصدی داده اند. این افزایش روی زندگی ما مزدبگیران تاثیر مستقیم دارد. من شخصا قبلا وقتی از شهر خودمان به تهران مسافرت می کردم هزینه یک صندلی اتوبوس، 16000 تومان بود اما امروز این رقم به 28000 تومان رسیده است.

آیا افزایش حامل های نفتی روی زندگی ما مزدبگیران تاثیر ندارد که باید 70 درصد در سال افزایش داشته باشد!؟ ولی دستمزد کارگر اگر افزایش داشته باشد ده ها نفر از مسئولان و سرمایه داران، دهان گشاد خود را باز می کنند و اظهار می دارند که افزایش دستمزد باعث شده که تورم بالا برود. مسئولان زیربط عملا به ما مزدبگیران اعلام می کنند که ما حق استفاده از ایاب و ذهاب با ماشین را نداریم و قرار است به هر کارگر یا مزد بگیری یک «دوچرخه رایگان» تحویل دهند تا از حامل های نفتی استفاده نکنند و تابستان و زمستان هم نباید از این مواد استفاده کنند و... چون جرم ما کارگران و مزدبگیران این است که در کشوری زندگی می کنیم که در روز میلیون ها بشکه نفت برای فروش به بازارهای جهانی عرضه می کنیم.

متاسفانه ما باید هر لحظه به جای آسایش و امنیت شغلی نظاره گر مانورهای نظامی باشیم که فرهنگ جنگ و خشونت را تبلیغ و ترویج می کنند.

 

بهرام رحمانی: شما و رفقایتان در جنبش کارگری ایران، چه برنامه هایی را برای برگزاری مراسم جهانی خودتان تدارک دیده بودید؟ تا چه حدی موفق شدید این برنامه های خود را در روز اول مه پیاده کنید؟

 

محمود صالحی: ما هر سال مدت ها پیش از اول ماه مه روز جهانی کارگر، جلساتی برگزار می کنیم تا در این جلسات، وضعیت کارگران و وضعیت دشمنان طبقاتی خود را بررسی کنیم. در آن جلسات، تصمیم می گیرم که مراسم ها را چطور برگزار کنیم. هر چند در دو سال گذشته در شهر ما مشکلاتی به وجود آمده و این مشکلات باعث شده تا روز جهانی کارگر آن چنان که ما انتظار داشتیم برگزار نشود. اما امسال با همت تعدادی از کارگران آگاه، مراسم خود را متفاوت تر از سال های گذشته برگزار کردیم. تعداد زیادی از کارگران صنف های مختلف در این مراسم شرکت کردند. هر چند این مراسم توسط نیروهای لباس شخصی و انتظامی مورد تهدید قرار گرفت و کارگران در طول مراسم در محاصره نیروهای لباس شخصی و انتظامی بودند؛ اما کارگران با اتکاء به نیروی خود در مقابل این تهدیدها ایستادند و از ساعت 7 بعدازظهر الی هشت و سی دقیقه در چند صف منسجم در خیابان های اصلی شهر و در مرکز شهر یعنی میدان هلو تجمع کردند و یا به شکل راه پیمایی در خیابان ها و بازار شهر به مانور پرداختند به شکلی که نیروهای انتظامی و لباس شخصی توان مقابله با آنان را نداشتند. نیروهای امنیتی تنها از کارگرانی که در خیابان و میدان ها حضور داشتند عکس و یا فیلم برداری می کردند.

این عمل نیروهای امنیتی هیچ گونه تاثیر منفی روی روحیه کارگران نداشت، بلکه آنان عزم خود را جزم کرده بودند تا مراسم مستقل خود را در میادین اصلی شهر بزکرار کنند. امسال کارگران در مراسم اول ماه مه در میان مردم و در خیابان های شهر از موبایل های خود سرود اول ماه مه که از سوی کریم احمدی دیکلمه شده بود را پخش کردند. پخش این سرود از سوی کارگران حاضر در مراسم، روحیه مردم رهگذر را تقویت کرده بود  و از کارگران تشکر می کردند.

بنابراین، امسال ما آن برنامه هایی را که مدنظر داشتیم و آن طور که خود ما انتظار داشتیم پیاده شد. کارگران زیادی از صنف های مختلف با وجود یک دیوار از نیروهای لباس شخصی و انتظامی مسلح در خیابان ها، به دعوت کارگران جواب مثبت دادند و در محل تعیین شده حاضر شدند. امسال تنها چیزی که غایب بود برخورد فیزیکی مسئولان انتظامی و لباس شخصی در مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگردر شهر سقز بود.

 

بهرام رحمانی: نهایتا مراسم دولتی را با حضور حسن روحانی رییس جمهور، در ورزشگاه آزادی برگزار کردند. روحانی در سخنان خود باز هم وعده هایی به کارگران داد. اما در پایان سخنانش تاکید کرد که کارگران هم چنان منتظر اجرای وعده های خود باشند. سئوال این است که آیا تاکنون کدام وعده های روحانی جنبه عملی پیدا کرده و به نفع کارگران تمام شده است که بعد از این هم باشد؟

 

محمود صالحی: ما کارگران، هیچ وقت به سخنان رییس جمهوری اعتماد نداشته و نداریم. این صحبت ها تنها برای رفع تکلیف است و هیچ وقت عملی نشده اند. این صحبت ها مربوط به تبلیغات انتخاباتی است. آیا تا امروز کسی مشاهده کرده و یا در عمل آن را لمس کرده است که تبلیغات و وعده های ایام انتخابات، یک درصد هم عملی شده باشد؟!

رییس جمهور مدیر اجرایی کشور است، رییس جمهور نمی تواند قانون را تغییر و یا قانون را خود درآورده مصوب کند. بنابراین، رییس جمهور مثل یک کارگر است که به دستور کارفرما کار می کند و اگر در کار محوله خود قصور نماید از کار اخراج خواهند شد.

 

بهرام رحمانی: به طور کلی در روز کارگر امسال، چند کارگر در تهران و شهرستان ها چرا و چگونه دستگیر شدند؟

 

محمود صالحی: طبق اطلاعات به دست آماده در تهران و شهرستان ها تعداد 34 نفر دستگیر شدند که دو نفر از آنان قبل از اول ماه مه دستگیر شدند و تعداد 32 نفر هم در روز جهانی کارگر دستگیر شدند.

ولی روز جمعه، یعنی یک روز بعد از روز جهانی کارگر تعدادی از کارگران فلزکار مکانیک در تهران دستگیر شدند که هنوز مشخص نیست که چند نفر هستند.

 

بهرام رحمانی: آیا اکنون همه دستگیرشدگان آزاد شده اند یا نه؟

 

محمود صالحی: بسیاری از دستگیرشدگان آزاد شده اند. هم چنین 4 نفر از آنان که دو نفر به نام های کورش بخشنده و منصور محمدی همان شب با قرار وثیقه آزاد شدند اما تا این لحظه چند بار آنان را به دادگاه جهت محاکمه احضار کرده اند. اما جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی با صدور قرار بازداشت موقت هنوز در زندان هستند و از سرنوشت کارگران دستگیرشده سندیکای فلزکارمکانیک هم اطلاعی در دست نیست.

 

بهرام رحمانی: به طور کلی جمع بندی شما از فعالیت های اول ماه مه امسال در ایران، چگونه است؟

 

محمود صالحی: به نظر من، اول ماه مه امسال با سال های گذشته خیلی متفاوت بود. به این استناد که در گذشته فعالان کارگری توهم داشتند که در میان توده کارگر مراسم برگزار کنند و یا همیشه توازن قوا در جبهه ای بود که برای درخواست مجوز اسرار داشتند.  اما امسال این توهم از بین رفته بود و کمیته ها و نهادهای کارگری با شجاعت تمام فراخوان دادند که طبقه کارگر باید در خیابان ها خواسته ها و مطالبات خود را به سرمایه داران تحمیل کنند. هر چند این تجمعات و مراسم ها با سرکوب و ارعاب نیروهای تا دندان مسلح مواجه شد اما عملا نیروهای لباس شخصی و انتظامی با وجود این که مسلحانه در خیابان ها مستقر داده بودند تا جلو مراسم و تجمعات کارگری را بگیرند موفق نشدند. مسئولان امنیتی اقدام به بازداشت فعالان کارگری کردند تا به هر شکل ممکن جلو اجتماعات و مراسم های کارگری را بگیرند. مراکز امنیتی، هر چند فعالین کارگری را احضار کردند و شاید چند نفر از آنان تحت فشار تعهد داده باشند که در مراسم شرکت نکنند. اما میل به برگزاری مراسم مستقل از هر زمان دیگری در میان جنبش کارگری بیش تر و بیش تر بود به شکلی که در اکثریت مراسم ها و یا تجمعات کارگری چهره های شناخته شده، خیلی کم بودند و یا اصلا نبودند. از این رو، امسال میل به برگزاری مراسم اول ماه مه در میان توده کارگران از هر زمان بیش تر بود آن هم مراسم مستقل و بدون مجوز دولتی.

با توجه به مشاهدات ما که در روز جهانی دیدیم و وحشت نیروهای لباس شخصی از کارگران، باید به عزیزانی که در فراخوان به کارگران نقش داشتند و کارگران را برای برگزاری مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر به خیابان ها دعوت کردند، دست مریزاد گفت. این یک حماسه تاریخی در جنبش کارگری ایران است. مسئولان امنیتی چند روز مانده به اول ماه مه فعالان جنبش کارگری را احضار، تهدید، بازداشت و به آنان بی احترامی کردند که به هیچ عنوان در مراسم روز جهانی کارگر شرکت نکنند. اما فعالان و کارگران به این تهدیدها هیچ گونه توجهی نکردند و عملا مراسم های خود را برگزار کردند و یا در آن ها شرکت فعال داشتند. این در حالی است که دولت حتی به تشکل های ثبت شده خود نیز مجوز برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را نداده بود. یعنی آن مجوزهایی که در سال های گذشته در اختیار شوراهای اسلامی و یا انجمن های صنفی قرار می دادند، امسال به آن تشکل ها هم اجازه برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را ندادند.

 

بهرام رحمانی: در حال حاضر نيز حداقل دستمزد كارگران كم تر از يك سوم خط فقر پيش بينی شده است. يعنی 12 ميليون كارگر با افزايش 25 درصدی حقوق شان قرار است حداقل 608 هزار تومان درآمد داشته باشند. اين در حالی است كه خط فقر يك خانواده پنج نفری در تهران در سال گذشته دو ميليون و 500 هزار تومان پيش بينی شده است. با اين احتساب درآمد 70 درصد كارگران كه حداقل دستمزد را دريافت می كنند، با احتساب كليه افزايش ها كم تر از يك سوم خط فقر است. اين وضعيت برای كارگرانی كه اسم آ نها جايی به عنوان كارگر ثبت نشده و مزايای كارگری، حداقل دستمزد و قوانين كار شامل شان نمی شود، بسيار وخيم تر از چيزی است كه توصيف شد.

به گفته یکی از مسئولان خانه کارگر، این سطح دستمرد فقط کفاف زندگی 10 روز آن ها را می دهد پس آن ها زندگی بقیه روزهای ماه را از کجا تامین می کنند؟

 

محمود صالحی: کارگر در ایران زندگی نمی کند، بلکه کارگر در ایران زنده می ماند تا برای سرمایه دار سود بیش تر تولید کند. آن مبلغ مزدی که به کارگر می دهند در واقع کفاف 10 روز زندگی شان را هم نمی کند. اما برای ما کارگران این سئوال مطرح است که چرا همه مسئولان حکومتی در مورد خط فقر حرف می زنند و خیلی هم حرف های خوبی است. اما آیا تا این لحظه، تنها یکی از صحبت های خود را به عمل تبدیل کرده اند؟ جواب این سئوال منفی است و حتی کسانی که در شورای عالی کار در مورد تعیین دستمزد کارگران نقش دارند، از این حرف ها و صحبت ها دهن پرکن را می زنند.

 اما ما اعتقاد داریم تا زمانی که خود کارگر به نیروی خود اعتماد نداشته باشد و با نیروی خود به مقابله با کل مناسبات سرمایه داری به مبارزه برنخیزد وضعیت بهتر از این نخواهد شد. طبقه کارگر باید و باید با اعتماد به نیروی خود به این وضعیت فلاکت بار خاتمه دهد. 

 

بهرام رحمانی: به گزارش خبرگزاری ها، حسن روحانی در گفتگوی زنده تلویزیونی سه شنبه شب هفته گذشته خود با مردم، با بیان این که حدود ۱۱ میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند، از برنامه دولت برای حمایت ویژه از این اقشار آسیب پذیر در قالب یارانه کالایی خبر داد.

روحانی با بیان این که دولت هر ماه سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان صرف پرداخت یارانه می کند، اظهار داشت: دولت در شرایط فعلی دولت هر ماه بیش از هزار تا هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان برای پرداخت یارانه کسری دارد.

او با بیان این که طبق مصوبه مجلس، قیمت حامل های انرژی حدود ۷۰ درصد افزایش می یافت، افزود: دولت با ملایم کردن شیب، افزایش قیمت ها را حدود ۵۰ درصد تعیین کرد.

به نظر شما، ملایم کردن شیب افزایش 50 درصدی قیمت حامل انرژی چه معنی دارد و تاوان این افزایش را چه کسی و کسانی خواهند پرداخت:

 

محمود صالحی: خوب دولت به فکر مردم نیست. اگر امروز اظهار می کند که 11 میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد و یا بهزستی هستند من می گویم بیش تر از آن هم داریم. اما مردم محروم به دلیل این که در این مراکز به آنان بی احترامی می شود، حاضرند بمیرند ولی به این دو نهاد نروند. اگر امروز یکی از مسئولان کشوری سخن از ملایم کردن شیب افزایش 50 درصدی قیمت حامل انرژی می کند ایشان خوب می داند که مردم در انتظار آن هستند تا آقای روحانی وعده های انتخاباتی خود را اجرا کند. ولی نه آقای روحانی و نه هیچ یک از مسئولان نمی توانند در کاهش تورم نقش داشته باشند. چون بازار، بازار سرمایه است و سرمایه هم دست سرمایه داران است. مسئولان تنها وظیفه دارند تا از سرمایه و سرمایه داران حمایت کنند. اگر امروز اظهار می دارند که دولت با ملایم کردن افزایش قیمت ها به فکر مردم است، این صحبت ها هیچ گرهی از گره مشکلات عدیده ما کارگران و مزدبگیران باز نمی کند. ما به خوبی می دانیم که هر روز بیش تر از روز پیش زندگی ما بدتر و بدتر خواهد شد. به هیمن دلیل است که طبقه کارگر و مزدبگیران جامعه به فکر آن هستند که چطور از این وضعیت فلاکت بار خلاصی یابند. 

 

بهرام رحمانی: در آستانه روز جهانی کارگر، آیت الله خامنه ای رهبر حکومت اسلامی ایران، در جریان بازدید از مجموعه صنعتی مپنا در فردیس کرج از کارگران کشور خواست که کارآیی و توان تولید خود را به ده برابر میزان حاضر افزایش دهند.

در حالی که وی، هیچ اشاره ای به وضعیت کار و کارگران در شرایط حاضر ایران نکرد و از مشکلات جامعه کارگری به ویژه مشکل بیکاری و گرانی و فقر نیز سخنی به میان نیاورد.

به نظر شما کارگران چگونه و در چه شرایطی می توانند کارآیی و تولید خود را به ده برابر میزان حاضر افزایش دهند؟

 

محمود صالحی: کارگر هیچ وقت به این سخنان توجه نمی کند. چون کارگر با همان دستمزدی که دریافت می کند به اندازه دو و سه برابر کار می کند. چون کارگران با آن تغذیه ای که در روز استفاده می کنند، در واقع توان بیش تر از آن را ندارند.

یکی از شعارهای اصلی طبقه کارگر در ایران امروز، این است که ساعت کار روزانه از 8 ساعت به 6 ساعت کاهش داده شود و این شعار یکی از بندهای قطعنامه اول ماه مه امسال بود. حال چطور می شود با پرداخت آن دستمزد ناچیز به کارگر از طرف کارفرما، کارآیی و توان خود را به ده برابر برسانند؟

 

بهرام رحمانی: در حالی که خود وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، علی ربیعی، در روزهای گذشته اعتراف کرد که هم اکنون 200 هزار شغل در کشور در معرض خطر نابودی قرار گرفته اند و در سال های پیش روی روزانه 50 هزار نفر بر شمار بی کاران کشور اضافه خواهد شد. خود وزیر کشور دولت یازدهم، در اظهاراتی جداگانه گفته بود که تا سال 1400 فقط  11 میلیون نفر بیکار دانشگاهی در کشور وجود خواهد داشت که به تهدیدی امنیتی علیه کل نظام اسلامی بدل خواهند شد. علی ربیعی، باز اعتراف کرده بود که سبد کالاهای یارانه ای تنها شش روز پروتئین مورد نیاز افراد مستمند در سال را تأمین می کند، هر چند هفتاد درصد جمعیت کشور به دلیل سوء تغذیه با پوکی استخوان و 30 درصد دیگر با گرسنگی مداوم روبرو هستند. با این حال، معاون وزارت صنعت ایران گفته است که از این پس سبد محقر کالاهای یارانه ای تنها بین مستمندان کمیته امداد، یعنی حداکثر هفت میلیون نفر توزیع خواهد شد، هر چند شمار کسانی که هم اکنون یارانه نقدی می گیرند، یعنی در آمدی معادل دستمزد حداقل دارند به بیش از 73 میلیون نفر بالغ می شود. در واقع، هیچ گاه طبقه کارگر ایران، طی دست کم پنجاه سال گذشته با چنین درجه ای از فقر و فلاکت و فشارهای اقتصادی و سیاسی روبرو نبوده است.

آقای صالحی جامعه ما به کجا می رود و به نظر شما اولویت های مبارزه طبقاتی امروزه کارگران ایران کدام ها هستند؟

 

محمود صالحی: این طبیعی است که هر چقدر ظلم و ستم بیش تر باشد مردم محروم بیش تر به امر مبارزه روی می آورند. اگر امروز مسئولان حکومتی سخن از محرومیت جامعه ایران می گویند دلیلش آن است که آنان خوب بلدند هر روز و شب سخنرانی کنند بدون این که قدمی در جهت بهبود زندگی مردم بردارند. اما روشن است که روزی کاسه صبر مردم پر و لبریز خواهد شد آن وقت دیگر کسی نمی تواند جلو سراریز شدن مردم به خیابان ها را بگیرد. اگر امروز مانورهای پر هزینه نظامی و امنیتی را در داخل شهرها برگزار می کنند ترس از این سراریز شدن مردم خشمگین به خیابان هاست که به شکلی به گوش مسئولان رسیده است.

بنابراین، جامعه ما رو به تغییر است و نشانه های آن نیز در روز روشن در میان ما مردم محروم و معترض جامعه قابل مشاهده است. دادن یک مقدار خوراکی زیر لوای سبد کالا ها نمی تواند زندگی مردم محرومی که در سال یا بیکار هستند و یا در سال تنها 5 ماه کار دارند تامین کند. به هیچ وجه حتی بخشی از نیازهای روزانه آن ها را نیز برآورده نمی کند. طبقه کارگر و محرومان جامعه خوب می دانند که با تحویل گرفتن مقداری خوراکی، مشکلات عدیده آنان بر طرف نخواهد شد از این رو، باید فکر اساسی کنند.

 

بهرام رحمانی: محمود گرامی، من سئوال دیگری ندارم. شما اگر موضوع خاصی دارید که به آن بپردازید بفرمایید.

 

محمود صالحی: با تشکر از شما و همه کسانی که این مصاحبه را مطالعه می کنند. در واقع باید گفت که همیشه موضوعات زیادی برای گفتن وجود دارند و هیچ وقت تمامی ندارند. اما برای این که خواننده را خسته نکنیم، حرفی ندارم.

 

بهرام رحمانی: بی نهایت سپاسگزارم.

 

دوشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1393 - دوازدهم مه 2014